تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:43 | نویسنده : Rain |

فصل زمستونه و بی رحمی سرما…
اما هر از گاهی نور آفتاب میتونه بهمون گرما و مهربونی رو یادآوری کنه. خورشید هر روز از پشت کلی ابر سرک میکشه تا بگه هی! اینجا هنوز گرما هست، نگران نباش!
یادت باشه این یه نشونه ست
که امید هرگز نمی میره

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:38 | نویسنده : Rain |

خدایا دلم که برایت تنگ می شود با آنکه می دانم همه جا هستی اما به آسمان نگاه می کنم چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد :
بی انتهاست ، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرماست …

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:35 | نویسنده : Rain |



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:33 | نویسنده : Rain |

راز یک زندگی زیبا این است
که امروز با خدا گام برداری
و برای فردا به او اعتماد داشته باشی …

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:31 | نویسنده : Rain |

زندگی شطرنج دنیا و دل است
قصه ی پررنج صدهامشکل است
شاه دل کیش هوسها می شود
پای اسب آرزوها در گل است
فیل بخت ما عجب کج می رود
در سر ما بس خیالی باطل است
ما نسنجیده پی فرزین او
غافل از اینکه حریفی قابل است
مهره های عمر من نیمش برفت
مهره های او تمامش کامل است…

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:30 | نویسنده : Rain |

رنگ میکنم دنیایم را
با زیباترین رنگهای خدا
با رنگین کمان زیبا
دنیای من با تیرگیها بیگانه است
فقط شادی و لبخند
لطفا لبخند بزنید

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:29 | نویسنده : Rain |

گاهی خداوند
درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد/.

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:27 | نویسنده : Rain |

در اَشکال ، خط مستقیم از هر شکلی به حقیقت نزدیک تر است ،
چون بی انتهاست !
به آخرش مطمئنن نخواهم رسید ….
مطمئنن !
پس چرا می روم ؟
چرا ؟
چون رسالتم در رفتن است.
چه در سطح
چه در ارتفاع .
در سطح با دل و در ارتفاع با ذهن .
به دنبال چه ؟
درختان می گویند بهار
پرندگان می گویند ، لانه
سنگ ها می گویند صبر
و خاک ها می گویند مصاحب
و انسان ها می گویند «خوشبختی»
امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،
در طلب نور !
.
……

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:25 | نویسنده : Rain |

حسن باران اين است
كه زميني‌ست، ولي
آسماني شده است
و به امداد زمين مي‌آيد
حسن باران اين است
كه مرا مي‌برد از خويش به عشق
و مرا برمي‌گرداند از عشق به خويش
شعر مي‌خواند در گوش من
آرام
آرام
"شادروان مجتبی کاشانی (سالکــــــ) "

 



تاريخ : پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, | 18:22 | نویسنده : Rain |
صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 20 صفحه بعد
  • یک کلوپ
  • ابر جادو
  • سی کی هاست