برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم…
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند…
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم…
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند…

کلمات محبت آمیز، کوتاه و آسان است.
ولی باز تاب آنها واقعا بی انتهاست…….

من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد نارون شاخه ی خود را به کلاغ
هر کجا برگی هست شور من می شکفد
مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن
سهراب سپهری

کودک نیستیم
اما کودک درونمان هنوز زنده است
هنوز میپرد
از موانع زندگی
هنوز شیطنت میکند
هنوز اتش میسوزانیم
هنوز بعد شیطنت ها ریز ریز میخندیم
و به ظاهر چهره ی مظلوم میگیریم
♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼♦☼
کودک درونم…بازیگوش من…، بیدار باش همیشه
بیدار باش تا سادگی بیدار باشد، تا مهربانی بی بهانه بیدار باشد ، تا شادمانه کودکانه زندگانی…

هر شب ما به رختخواب میرویم، ما هیچ اطمینانی نداریم که
فرداصبح زنده برمیخیزیم..
با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید،
زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد،
چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»
ـ روزی، تمام روستایی ها تصمیم گرفتند،
تا برای بارش باران دعا کنند، در روزی که برای دعا
همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.
«این یعنی ایمان»
آنها را برایتان خواستارم …

" خـــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــدا"
دلت که گرفت، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست، خدا که هست…

زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به تأخیر انداخت
شاید فرصت ها هرگز تکرار نشوند
شاید فرصت تقدیم یک نگاه مهربان
یک کلام زندگی بخش
و یا یک لبخند روح بخش
به پدر
به مادر
به یک دوست
به یک همراه
و به هر کسی که به مسیر زندگی ما زیبایی آشنایی بخشیده است
هرگز تکرار نشود
آنچنانکه من دریافتم و با عمق وجودم درک کردم
زمان درگذر است
"مهربانی را زودتر دریابیم"

چشم میذاشتیم ومیشمردیم 10 ، 20 و 30…100 و میرفتیم با شوق پیدا میکردیم دوستمونو؟
مگه ما همون فرشته کوچولو نیستیم که بزرگ شده،که زمینی شده؟
پس چرا الان پیدا نمیکنیم دوستمونو ، چرا پیدا نمیکنیم خوبی هاشو ، چرا بدی هاش بیشتر جلو چشامونو میگیره؟ چرا بیشتر گمش میکنیم؟
بدی ها بزرگتر شده یا دلامون کوچیکتر شده یا چشامون درست نمیبینه؟ کدومش؟
پیش به سوی پیدا کردن نکات مثبت اطرافمون و کمرنگ کردن نکات منفی…
چه خوب میشه چشم بذاریم رو بدی ها و پیدا کنیم خوبی ها رو…

كاش بودنها را قدر بدانیم
به خـــــدا قسم نبودنها
همین نزدیكیهاست . . . !

در حضور خارها هم می شود یک یاس بود
در هیاهوی متر سک ها پر از احساس بود
می شود حتی برای شادی پروانه ها
شیشه های مات یک مترو که را الماس بود...
.: Weblog Themes By Pichak :.